ایستاده‌ام توی صف ساندویچی که ناهار امروزم را سرپایی

و در اسرع وقت بخورم و برگردم شرکت. از مواقعی که خوردن،

فقط برای سیر شدن است

و قرار نیست از آن چیزی که می‌جوی و می‌بلعی لذت ببری، بیزارم. 


موضوعات مرتبط: داستان های کوتاه و آموزنده ، ،
برچسب‌ها: داستان , داستانک زیبا , ایزدمهر , داستان اموزنده , زیباترین داستان , ساندویچ , کوتاه داستان , ,

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 17 آبان 1391 | 16:45 | نویسنده : ایــزدمهــــــــــــــــر |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد

.: Weblog Themes By VatanSkin :.